sanazsanaz، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 23 روز سن داره

خاطرات ساناز

تولد مامان و عید فطر

سلام نانازم ، عشقم 20/5/92 یک هفته قبل از ماه رمضان با خاله فرزانه ساعت 12 شب رفتیم خونه مامانی و باهم برگشتیم. امسال تولد مامان با عید فطر همزمان شد چهارشنبه ساعت 19 راه افتادیم رفتیم خونه مامانی ساعت 11 و نیم رسیدیم. صبح پنجشنبه صبح زود از خواب بیدار شدی رفته بالا سر دایی حامد و دایی حامد را از خواب بیدار کردی آخه دایی حامد خیلی دوستت داره و همش بهت محبت می کنه به دایی وحید هم سفارش پاستیل و اسمارتیز دادی ظهر دایی وحید برات اسماتیز و پاستیل را خرید آورد اما به هیچ کس هم ندادی و دایی حامد هم برات یه تاپ خوشگل صورتی از تهران خریده بود آخه همون چهارشنبه با دایی وحید آمده بودند تهران برای خرید و خاله فرزانه آنها ه...
21 مرداد 1392
1